رادمهر جوجورادمهر جوجو، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

R.boreiri

کاردستی گل سنبل

یک روزی درحال سرچ تو اینترنت بودم عکس یک کاردستی قشنگ دیدم خیلی خوشم اومد تصمیم گرفتم با رادمهری درست کنیم . البته تصمیم تا عمل به خاطر کمبود وقت چند روز طول می کشه ولی بالاخره انجامش دادیم من معتقدم که اینجور کارکردن با بچه ها بیشتر به رشد مغزیشون کمک می کنه  ، چسب حرارتی و چوب کباب حسینی  به همین سادگی  اول کاغذ رنگی ها رو به صورت نوار برش زدیم بعد مثل یک شونه از یک طرف به موازی برش زدیم    حالا با نوک قیچی اون برشها رو فر می کنیم همون کاری که تو بچه گیهامون زیاد می کردیم      این میشه نتیجه فردادن      دور چوب کباب حسینی با رنگ سبز کاغ...
27 مرداد 1393

کاردستی خونه رادمهر جوجو

توی یک وبلاگ زیبا به نام دلمشغولیهای یک مامان  تونستم یک لوستر قشنگ با مقوا پیدا کنم به این شکل البته من و رادمهر جوجو تصمیم گرفتیم کاربریش و عوض کنیم و خونه های مختلف درست کنیم تا یک شهرک بشه .   این الگوی اولیه :                 البته این داستان ادامه داره تا شبیه شهرک بشه... ...
29 آبان 1392

رادمهری و پازل هندسی ساخت مامان

قند عسلم ، پسرم ( جدیداً وقتی می خوام نازت بدم می گم پسرم می گی پسم نه یادمر بوییی یعنی نگو پسرم من رادمهر بریری هستم) الهی قربون گلم بشم . مامان چند سال پیش یک پازلی با یونولیت درست کرده بودم و با گواش رنگ کردم این چند سال نگه داشتم تا نی نیم به سنی برسه که بتونه بچینه دیشب درآوردم و دادم به قند عسلم سریع با دو بار درست کردن قطعه هاش و پیدا کردی . اینم عکسش آفرین پسر باهوشم . بهت می گفتم رادمهری بخند دهنت و تا آخر باز می کردی .بمیرم برای خنده هات   ...
27 آبان 1392

رادمهری و کارهای دستی

سلام پسرم .با یک عذرخواهی که چند روزی توی وبلاگت نیومدم خیلی سرم شلوغ بود .البته مشغول خودت بودم .باهم مشغول ساخت کاردستی های مختلف بودیم .دوربینم چون بابا احمد جون می برد سرکار عکسای کاردستی هات و نداشتم بگذارم حالا کم کم می گذارم تو این پستت. اینجا رادمهر جوجو درحال خیاطی کردنه .مامانی مقوا رو با پانچ سوراخ کردم که شما هم بتونی با کاموا کوک بزنی این کار باعث می شه تا چشمها و دستهای کوچولوت با هم دیگه مطابقت پیدا کنه . الهی قربون نشستنت بشم رادمهر جوجو در حال چسباندن لوبیا ها روی کرمی که مامان کشیدم رادمهر جوجو داره یک جوجه ای که گم شده رو به مامان مرغه می رسونه پسرم یک روزی از شرکت اومدم بیرون با ...
27 آبان 1392

رادمهری و اشکال هندسی

پسرناز مامان از وقتی 6 ماهه بودی مامان شروع کردم کتاب تقویت هوش نوزاد بئاتریس رو برای شما خوندن این کتاب از اون دست کتابهایی بود که وقتی هنوز بدنیا نیومده بوذی مامان برات خریده بودم . چند ماه اول با دیدنشون هیچ عکس العملی نشون نمیدادی فقط می دیدی و صورت و برمی گردوندی این کتاب شامل رنگ و اشکال هندسیه . چندماهی گذشت تا زبون باز کردی و شروع کردی به صحبت کردن و من همچنان این کتاب و جزء کتابهای هرروزت گذاشته بودم .تا کم کم متوجه شدم که 5 رنگ اصلی رو می شناسی کلی ذوق کردم چون میدونم قطعاً از تاثیرهای این کتاب بود وقتی مامان متوجه شدم که رنگهای رو میشناسی رفتم مداد شمعی 6 رنگ برات خریدم البته این مداد شمعی رو به عنوان جایزه دیگه شیر نخوردنت بود پس...
27 آبان 1392

رادمهری و کاردستی های جدیدش

پسملم بعد از گذروندن تعطیلات عید و وقفه افتادن توی آموزشت مامانی دوباره چندروزی شروع کردم که با پسملم کار کنم . کارچاپ روی برگ گلدون از جنس خمیربازی و ماکارانی یک دریای قشنگ با بیسکوئیت های شبیه ماهیت ...
27 آبان 1392

کاردستی ماشین مسابقه ای

قند عسل مامان با هم دیگه تصمیم گرفتیم ماشین مسابقه ای درست کنیم . البته با لوله های دستمال کاغذی این پروژه یک چند وقتی طول کشید چون باید این لوله ها رو جمع می کردیم . بعد از اینکه به حد نصاب رسید اول لوله ها رو رنگ کردیم با گواش گذاشتیم خشک شد بعد از هرکدام لوله های باریک بردیم که چرخ ماشینها رو درست کردیم درآخر چرخها رو با چسب حرارتی چسبوندیم اینم نتیجه کار:       ...
27 آبان 1392

رادمهری و آدمک کاغذی

رادمهری دیشب با هم تصمیم گرفتیم آدمک درست کنیم البته فقط صورت مامان چشم و دماغ و دهن و بریدم و با یک دایره بزرگ که شما سرجاشون بچسبونی ولی همینطور پیش رفتیم وقتی سرش کامل شد از شما پرسیدم دیگه چی لازم داره اگر این آدمک غذا بخوره با دهنش غذاها کجا برن شما گفتید گردن هم می خواد بعد از گردن شد تنه همینجوری یک آدمک خوشگل درست کردیم     قند علسلم وقتی آدمکت کامل شد گفتی مامان می خوام بغلش کنم و بوسش کنم این هم نتیجه این همه محبت به آدمک کاغذی ...
27 آبان 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به R.boreiri می باشد