کارگاه مادرو کودک اردیبهشت جلسه چهارم و پنجم از ترم دوم

سلام عزیزم
بسیار خوشحال و خرسند شدم که به وبلاگ من سر زدید و من با شما آشنا شدم
البته شما برای پست آخر من نظر گذاشتید و اون عکسی که در پست آخر هست عکس پسر من نیست حتما می دونید که اون محمد طاهای گمشده است که شکر خدا پیدا شده و عکسهای پسر من در پستهای قبل تر موجوده
ضمن اینکه پسر من و شما هر دو آبان 89 به دنیا اومدن و این آشنایی برای افتخار خیلی بزرگیه
بسیار لذت بردم و تحسینتون کردم که کلاسی رو که می رید توی وبلاگتون منتشر می کنید
من بوشهر زندگی می کنم و البته اینجا مهد کودک های خوبی وجود داره اما کارگاه های مادر و کودک رو ندیدم شاید هم باشه من خبر نداشته باشم و آریا در ساعاتی که من سر کار هستم تا ظهر خوابه و تحت مراقبت پدر و مادر بزرگشه
لذا اینکه شما اون آموزش ها رو برای ما که شهرستانیم اینجوری ارائه می دید خیلی خوبه
خدا ازتون راضی باشه
من خیلی مشتاقم که دوستیم رو با شما محکم کنم

---

سلام عزیزم منم از دوستی با شما خوشحالم . من عکسهای آریا جون و دیدم و بطور اتفاقی در آخرین پستتون نظر گذاشتم .
من هنوز مهد خوبی که به شرایط کاریم و محل زندگیم نزدیک باشه پیدا نکردم به همین دلیل سعی می کنم تو کلاسهای این چنینی آموزشهای رادمهری رو ادامه بدم .
مطمئناً من هم از مطالب آموزشی که شما قطعاً به ما انتقال می دید و حتی مطالبی که در مورد آریاجون می نویسید چون هم سن رادمهری من هستند می تونم استفاده کنم .

ممنون از راهنمایی تون خیلی عالی بود
من سعی کردم اندازه فهمم و اطلاعاتم و توانم خودم هر چه که لازمه رو به آریا منتقل کنم

البته وبلاگ تا دو سالگیش خیلی پر بار بود که به خاطر اذیتها حذفش کردم و فقط آرشیوشش رو نگه داشتم
در این وبلاگ که از دو سالگی به بعدش هست هر چه که هستیم و انجام می دیم رو برای یادگاری مینویسم

---

قطعاً نه شما هرمادر دیگری به قدری دغدغه آموزش بچه ها رو داریم که تمام توان و انرژیمون و داریم صرف بچه ها می کنیم . ان شاءالله که سالهای دور نتیجش و ببینیم .

آفرین به رادمهر جون که اینقدر خوب کار می کنه و چقدر پیشرفت کرده این پسر باهوش

---

ممنون عزیزم