کارگاه مادرو کودک جلسه هفتم و هشتم
رادمهری مامان در جلسه هفتم شروع کلاس بعداز احوالپرسی و خوش و بش با مهسا جون و آموزش عدد 4 کمی باهم توپ بازی کردید
بعد از کلی بدو بدو رفتیم توی کارگاه برای آموزش اشکال هندسی با کاردستی اول مهسا جون شروع کرد به خوندن شعر توکه ماه بلند آسمونی بعد شما شروع کردید با دستای کوچولوتون رو میز کوبیدن که مثلاً صدای بارون میاد بعدمهساجون با آب پاشش روی شما ها آب می پاشید کیف می کردید .
اون شعر اینه :
تو که ماه بلند آسمونی
منم ستاره میشم دور دور دورت می چرخم
اگرستاره بشی دور دورم بچرخی
منم ابر میشم رو روت و می گیرم
اگر ابر بشی روم و بگیری
منم بارون میشم شر شر می بارم
توی کارگاه هم مهساجون یک کاغذی رو داد به شماها که روی اونها سه تا شکل مثلث و دایره و مربع بود که شما با کاموا روی اونها رو بپوشونید .
درجلسه هشتم هم سیب و گلابی و برگ های بریده شده آماده رو مهسا جون با پانچ سوراخ می کرد برای تقویت دید و تطابق چشم و دستتون میداد که نخ رد کنید و خودش هم یک درخت کشیده رو توی گلدون گذاشته بود و با خودش آورده بود کلاس و شما هرکدام از میوه هاتون و که نخ می کردید می بردید روی درخت وصل می کردید .