رادمهر جوجورادمهر جوجو، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

R.boreiri

رادمهری و اشکال هندسی

پسرناز مامان از وقتی 6 ماهه بودی مامان شروع کردم کتاب تقویت هوش نوزاد بئاتریس رو برای شما خوندن این کتاب از اون دست کتابهایی بود که وقتی هنوز بدنیا نیومده بوذی مامان برات خریده بودم . چند ماه اول با دیدنشون هیچ عکس العملی نشون نمیدادی فقط می دیدی و صورت و برمی گردوندی این کتاب شامل رنگ و اشکال هندسیه . چندماهی گذشت تا زبون باز کردی و شروع کردی به صحبت کردن و من همچنان این کتاب و جزء کتابهای هرروزت گذاشته بودم .تا کم کم متوجه شدم که 5 رنگ اصلی رو می شناسی کلی ذوق کردم چون میدونم قطعاً از تاثیرهای این کتاب بود وقتی مامان متوجه شدم که رنگهای رو میشناسی رفتم مداد شمعی 6 رنگ برات خریدم البته این مداد شمعی رو به عنوان جایزه دیگه شیر نخوردنت بود پس...
27 آبان 1392

رادمهری و کاردستی های جدیدش

پسملم بعد از گذروندن تعطیلات عید و وقفه افتادن توی آموزشت مامانی دوباره چندروزی شروع کردم که با پسملم کار کنم . کارچاپ روی برگ گلدون از جنس خمیربازی و ماکارانی یک دریای قشنگ با بیسکوئیت های شبیه ماهیت ...
27 آبان 1392

کاردستی ماشین مسابقه ای

قند عسل مامان با هم دیگه تصمیم گرفتیم ماشین مسابقه ای درست کنیم . البته با لوله های دستمال کاغذی این پروژه یک چند وقتی طول کشید چون باید این لوله ها رو جمع می کردیم . بعد از اینکه به حد نصاب رسید اول لوله ها رو رنگ کردیم با گواش گذاشتیم خشک شد بعد از هرکدام لوله های باریک بردیم که چرخ ماشینها رو درست کردیم درآخر چرخها رو با چسب حرارتی چسبوندیم اینم نتیجه کار:       ...
27 آبان 1392

رادمهری و آدمک کاغذی

رادمهری دیشب با هم تصمیم گرفتیم آدمک درست کنیم البته فقط صورت مامان چشم و دماغ و دهن و بریدم و با یک دایره بزرگ که شما سرجاشون بچسبونی ولی همینطور پیش رفتیم وقتی سرش کامل شد از شما پرسیدم دیگه چی لازم داره اگر این آدمک غذا بخوره با دهنش غذاها کجا برن شما گفتید گردن هم می خواد بعد از گردن شد تنه همینجوری یک آدمک خوشگل درست کردیم     قند علسلم وقتی آدمکت کامل شد گفتی مامان می خوام بغلش کنم و بوسش کنم این هم نتیجه این همه محبت به آدمک کاغذی ...
27 آبان 1392

داشتن یک خانواده شادو خوشبخت از دیدگاه دکتر دیوید نیون

  ممنون از مامان کیان جون و وبلاگ خوبش که این مطلب برگرفته از وبلاگ ایشون است . داشتن یک خانواده شاد و خوشبخت تنها با فراهم کردن نیازهای اولیه زندگی به دست نمی آید. رسیدن به چنین هدفی بسیار آسان تر از آن است که تصورش را می کنیم. نکات زیر برگرفته از کتاب رازهای ساده خانواده ای خوشبخت “Simple Secrets of Happy Families” نوشته دکتر دیوید نیون است : ١)برای زندگی خود محل مناسبی انتخاب کنید گذشته از این حقیقت که محل زندگی خود را با توجه به بودجه و امکانات خود انتخاب میکنیم، اما همین انتخاب که گاهی محدود هم هست باید با تفکر صورت گیرد.   سوال اصلی این است همسایه های شما چه کسانی هستند؟ آیا در این محل تعداد بچه ها ...
27 آبان 1392

تولد سه سالگی رادمهر جوجو

رادمهر جونه شادو شیطون                                 حالا شده 3 ساله     14 آبان سال 89 پسملم ساعت 10:55 دقیقه صبح وارد زندگی  قشنگمون شد .   رادمهرم   زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست،   آرزویم این است...                    آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست......     امسال چون تولد رادمهر جونم با ...
21 آبان 1392

سوالهای رادمهرجوجو

رادمهر قند عسلم شروع کردی به سوال پرسیدن . کنجکاوی نسبت به  هرچیزی که اطرافت می بینی و این سوال پرسیدنات برام خیلی جالبه و سعی می کنم که حتماً پاسخ درست بشنوی بعضی از سوالات و که برام جالب بوده این جا نوشتم که بعدها خودت بخونی وببینی که چه جوری نسبت  به محیط اطرافت واکنش نشون میدادی .   وقتی که ماه تو آسمون هلاله می پرسی :   1- مامان کی ماه و نصف کرده ؟   وقتی که پیرهن مردونه می پوشونمت می پرسی :   2- مامان اگر من پیرهن مردونه بپوشم بزرگ شدم دیگه نمی خواد حرفت و گوش بدم ؟   3- مامان پله ها رو با چی چسبوندند؟ &nbs...
18 آبان 1392

ادای نذر شمع شام غریبان

چند سالیه که عزیز(مادر مامان ) نذر شمع شام غریبان هیئت بچه ها رو داره این نذر از یک دونه شمع برای طاها پسر دایی طاهر شروع شد و همچنان حاجت های زیادی رو برآورده شد که امسال به 85 شمع رسید . هرسال روز تاسوعا می نشستیم این شمع ها رو درست می کردیم که به شام غریبان برسونیم . امسال چون تعدادش زیادتر شده بود یک هفته جلوتر شروع کردم رفتیم خونه زن دایی ملیحه با وجود شما سه وروجک بیشتر شمع ها درست شد . البته آقا رادمهری جوجو هی می رفتی یک دور می زدی می اومدی پات و می زدی آروم به یکی از شمع ها اونا هم مثل دومینو همدیگرو می انداختند .و ریحانه غش غش می خندید خلاصه کلی شیطونی کردید .         خدایا ب...
18 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به R.boreiri می باشد